بهانه هایی برای نوشتن

۳۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

تجربه‌ی یک ملاقات و مصاحبه کاری

اگر نوشته های شخصیت کاری و اولین تجربه من رو نخوندید، اول نوشته های کوتاه زیر رو نگاهی بندازید:

چگونه یک جایگاه شغلی را بدست آوریم؟
شخصیت کاری خوبی از خودم نساختم

امروز هم یه تجربه ی دیگه رو پشت سر گذاشتم. تفاوت این دفعه با دفعه قبل، این بود که نگاه و بینش و درک من و طرف مسئول گزینش،‌به هم نزدیک بود و در واقع به نوعی نگاه مشترک و درک مشترکی داشتیم و مسئول گزینش آدم عمیق و پری بود، نه سطحی و ظاهربین و این شد که ارتباط خوبی بین ما شکل گرفت و امیدوارم که ان شا الله آن چه خیر است، وافع شود.

در همین موضوع تفاهم و نگاه نزدیک به هم، نوشته ی کوتاه نقش تفاهم در استمرار و پایداری ارتباط رو می تونید یه نگاه بندازید. 

از این که نگاهتون رو چند دقیقه ای به من سپردید، بی نهایت ممنونم.

۲۳ خرداد ۹۷ ، ۲۰:۲۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فرید

چند کلامی حرف دل (۳)

مشاهده، مطالعه، تفکر و مشورت رو بسیار دوست دارم اما از بس که وقتم را با این کارها پر می کنم و مشغول جست و جو در موضوعات مختلف می شوم، در نهایت احساس اشباع می کنم، احساس سیری و دل زدگی...

خوندن نوشته های چند کلامی حرف دل که این سومین نوشته از مجموعه است، دوباره اون حس رضایت رو در من ایجاد می کنه و از این حس لذت می برم. قبلا هم سابقه نوشتن داشتم و متن های خودم رو خوندم! اما این بار تفاوت اساسی داره.
این بار آنچه نوشته ام با آنچه چشیده ام، یکی است و احساس یگانگی و وحدت نوشته و احساس و تجربه، احساس بسیار لذت بخش تر و شیرین تری است. حتی نسبت به زمانی که نوشته ای به دلت می نشیند و آن را بازنشر میکنی ولی این احساس وحدت و یگانگی و شیرینیش رو تجربه نخواهی کرد.

وقتی به این سبک می نویسم، احساس می کنم خودم هستم و ما بقی نوشته های خودم رو هر چند منطقی و ادراک خودم باشن اما نسبت به اونا احساس بیگانگی می کنم!!! واقعا چرا؟

۲۲ خرداد ۹۷ ، ۱۹:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فرید

چند کلامی حرف دل (۲)

بیستمین نوشته رو می نویسم و پایان جمله رو نقطه نمیذارم چون هنوز اول راهیم

چند سالی از  شروع بمباران های بی رحمانه ابهامات می گذرد و هر چند اوایل، به معنای واقعی کلمه، نابود شدم اما کم کم عادت کردم و یاد گرفتم که زندگی، زین پس یعنی دست و پنجه نرم کردن با چالش ها. همه ی مشکلات و معضلات و یا هر عنوان دیگه ای مثل مسائل، فقط چالش هستند که چاره ای جز دست و پنجه نرم کردن با آنها نداری. حتی اگر تو دست از سرش برداری،‌او ول کن نیست.

کم کم یاد گرفتم که از چالش نترسم و نباید ترسید و اصلا ترس نداره، چون آخرش یا به مطلوب میرسی یا نه و این ترس نداره. کم کم یاد گرفتم که برای تغییر اوضاع، باید به استقبال تحول رفت و با آغوش گرم از تحول پذیرایی کرد و هم پای تحولات پیش رفت. کم کم یاد گرفتم، نق زدن دردی رو درمون نمی کنه و باید به دنبال حل مسئله و راه حل و راه کار بود. کم کم تنهایی رو بیش تر احساس کردم چون نمی تونستم و نمی خواستم مثل دیگران نسبت به مسائل زندگی خودم و دیگران و جامعه و بشریت بی تفاوت و بی احساس باشم. کم کم مثل بچه های کار یاد گرفتم که باید روی پای خودم بایستم و تنهایی طی مسیر کنم.

کم کم زمین خوردن ها برایم کم درد تر و عادی تر شد و محکم تر و شجاع تر شدم. در همان حال که لحظه ها را مشغول دست و پنجه نرم کردن با مسائل و مشکلات بودم، نفهمیدم کی بزرگ شدم و کی زمان از مقابلم گذر کرد که ندیدمش...

حس غریبانه و در عین حال شیرینی است. در لا به لای همین فراز و نشیب ها و در میان دنیای پر پیچ و خم اندیشه، دوستی یافتم که دیگران نامش را خدا می نهند. من خدای خودم و رفیق و هم نشین خودم را در دنیای خودم یافتم، برعکس عموم مردم که خدا را از میان کتاب های دینی و مذهبی می یابند.

ارزشمند ترین و بهترین یافته ی من در ازای عمری که داده ام، «خدایم» بوده است و از خدایم، آرامش، اعتماد و اطمینان کسب کرده ام که توشه ی ادامه ی سفر و ماجراجویی من خواهد بود.

۲۲ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فرید

چند کلامی حرف دل

از مطالعه و فکر کردن خسته شدم، دو کلامی حرف دل دارم...

اول این که چرا ما نسبت به مسائل زندگی مون بی توجه هستیم... تمام مسئله هایی که تحت عنوان مشکل مطرح میشن، مسئله های زندگی ما هم هستند. مسائل بین زن و شوهر، مسائل مالی و اقتصادی، مسائل اجتماعی چون حضور فرزند در جامعه و تربیت فرزند، معضلات و مسائل فضای نامحسوس(مجازی) در زندگی که شاید خودمون هم دچارش باشیم و هزاران سوال و ابهامی که هر کدام یک مسئله است برای در نهایت یک زندگی بهتر و کم نقص تر و رضایت بیش تر.
سوال اساسیم اینه که چرا به درد های خودمون فکر نمی کنیم، چرا به دنبال راه حل و راه کار نیستیم؟ حتی اگر موفق نشیم و به جایی نرسیم... ابن موضوع برای من هم درد بزرگی هست و هم جای سوال و تعجب بزرگی، که چرا؟ واقعا چرا؟ زندگی مون رو که صرف مسائل زندگی نمی کنیم، پس چیکار می کنیم؟

۲۲ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۲۶ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فرید

ترس با ناامیدی و شرم با محرومیت همراه است

مولا علی علیه السلام در حکمت ۲۱ نهج البلاغه:

ترس با ناامیدی و شرم با محرومیت همراه است و فرصت ها چون ابر می گذرند، پس فرصت های نیک را غنیمت شمارید.

ترس موجب ناامیدی است و شرم موجب محروم شدن...
ریشه ناامیدی، ترس است و شرم عامل محرومیت

۲۱ خرداد ۹۷ ، ۱۸:۲۵ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
فرید

نقش تفاهم در استمرار و پایداری ارتباط

یک ارتباط بین دو نفر، شکل گرفته است. یکی از مهم‌ترین عوامل رشد این رابطه، تفاهم است. تفاهم را فهم نزدیک به هم می دانم و تعریف می کنم.
معمولا کسانی که فهم مشترک و نزدیک به همی از پدیده ها ندارند، در ارتباط خود دچار سردی و دوری از هم می شوند. مثالی برای نزدیک شدن به فهم مشترک، ارتباط دو فرد از دو جناح سیاسی مختلف است.

اگر نگاهی به دوستان خود بیندازیم، دوستان صمیمی خود را، کسانی خواهیم یافت که اشتراک فهمی بسیاری با هم داریم یا در واقع اشتراک نظر زیادی داریم و بسیاری از نظرات و دیدگاه هایمان با هم انطباق دارد و بر عکس با کسانی که اختلاف شدید دیدگاه داریم، ارتباط سرد و بی روحی داریم.

فهم ما در قالب بینش و نگرش، ریخته می شود و در واقع بینش و نگاه ما همان فهم ماست. بنابراین آن چه یک ارتباط مستمر و پایدار و با ثبات را خلق می کند، بینش و نگاه نزدیک به هم یا فهم نزدیک به هم است.

ازدواج هم یک ارتباط است و برای این که زوج ارتباط مستمر و پایداری داشته باشند، نیازمند نگاه و بینش نزدیک و فهم نزدیک به هم هستند، هر چند سایر عوامل هم به جای خود موثرند.

دیدگاه شما چیست؟

۲۰ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فرید

استقامت و پایداری در راه رسیدن به هدف

حکمت ۳۸۶ نهج البلاغه از امیر مومنان علی علیه السلام:

جوینده‌ی چیزی، یا به آن یا به برخی از آن، خواهد رسید.

یعنی استقامت و پایداری در راه رسیدن به هدف، لازم است و خود به خود یا به راحتی، چیزی به دست نمی آید.

۱۹ خرداد ۹۷ ، ۰۵:۰۷ ۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
فرید

با اشغال فلسطین به زور اسلحه، مخالفم.

امروز در راه پیمایی روز قدس حاضر شدم، چرا که برایم غیر قابل قبول است که به زور اسلحه، مردم کشوری را از خانه هایشان بیرون کنی و آن ها آواره بیابان و ناکجا اباد کنی.

اما هدف بزرگ تری هم داشتم و آن مخالفت با ظلم و بی عدالتی بود. موضوع فلسطین در عین این که یک موضوع انسانی و حقوق بشری! است، یک موضوع نمادین هم هست. نماد کلان مبارزه با ظلم و تبعیض.
حضور من در راه پیمایی اعتراضی امروز، اعتراض به ظلم مخالفت با ظلم در سطح کلان بود و این اعتراض نسبت به تمام ظلم های دیگر که در هر جا و به هر صورت اتفاق می افتد، تعمیم می یابد.

۱۸ خرداد ۹۷ ، ۱۴:۲۹ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱
فرید

تولید که بیش از مصرف باشد...

تولیدات انبوه محتوا از جنس های مختلف متن، صوت، فیلم و ... که بسیار فراتر از ظرفیت مصرف کننده ها یعنی انسان است، دو مسئله را ایجاد می کند. یکی برای تولید کننده ها و یکی برای مصرف کننده ها.

تولید کننده های محتوا باید به این مسئله بپردازند که محتواهای تولیدی آن ها چگونه باشد تا به مصرف برسد؟ و مصرف کننده ها باید برای خود ملاک و شاخص تعیین کنند تا بتوانند، از میان انبوه حجیم محتوا، نیاز خود را بر طرف کنند.

من و محتوای تولیدی ام، مخاطب و محتوای مورد نیاز و مورد علاقه اش، تکثر بنگاه های تولیدی، محتواهای تکراری و ناکارآمد، ... برآیند این ها راهبرد ما را شکل خواهد داد.

زمانی تولید چه از نوع فیزیکی، چه محتوایی آن کافی بود و پیچیدگی ای در توزیع آن نداشتیم، امروز هم در تولید پیچیدگی داریم و مهم تر از آن در توزیع.
مهم نیست چقدر محتوا با کیفیت باشد، هر چند هست! ولی مهم تر، رساندن آن به دست مخاطب و پذیرش آن توسط مخاطب و اعتماد به آن و مصرف آن است...

۱۷ خرداد ۹۷ ، ۲۱:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فرید

ترجیح می دهم بسازم تا این که بنالم...

ترجیح می دهم به جای این که مثل دیگران،‌مشغول نقل صورت مسئله باشم،‌ مسئله را تعریف و سپس مشغول حل آن باشم و به جای این که بنشینم و نق بزنم، حرکت کرده و گامی به سمت آن چه می خواهم، بردارم و مشغول ساختن فردا باشم.

ترجیح می دهم بسازم تا این که بنالم

۱۶ خرداد ۹۷ ، ۱۷:۳۸ ۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
فرید