ایده کوچینگ (Coach) یا منتور (Mentor) را متعدد دیده ام. مثالش رو هم در قهرمان المپیک مطرح می شود که قهرمان المپیک هم با وجود قهرمان المپیک بودن باز هم مربی دارد.
البته الان یادم آمد دوستان معنوی و معنوی گرا زودتر از سایرین در این وادی بوده اند و بر آن تاکید داشته اند و حافظ در این باب می گوید:
قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی
اصل ایده خدشه ناپذیر است و نقش «مشورت» با یک «استاد» که «طی طریق کرده» لازم و ضروری است.
منتها کدام استاد؟ آن استادی و آن مربی که بین خودش و شما فرقی و فاصله ای نبیند و آن چه برای خودش می پسنده برای شما هم بپسنده.
سلام مومن. جزاکم الله خیرا
حاج آقا پناهیان حفظه الله یه سلسله سخنرانی هائی دارند در مورد نماز، که در بخشی از اونها در مورد این صحبت می کنند که چقدر خوبه افراد، استاد داشته باشند، اونم استادی که راه و چاه رو بلد باشه و اینها...بعد یه سری داستانها نقل می کنند از شیخ رجبعلی خیاط رحمه الله علیه و امثالهم ...و در انتها می فرمایند که -نقل به مضمون-حالا اگه کسی استاد دم دستش نبود چی؟ چیکار باید کرد؟...بهترین کار اینه که نمازت را درست بخونی..خود این نماز راه گشاست...
خیلی از بزرگان هم به این مسئله توصیه کردند...
مثلا امام رحمه الله علیه می فرماید که نماز کارخانه انسان سازی است...
یا آیت الله علی قاضی رحمه الله علیه می فرماید که اگه نمازت را اول وقت خوندی و به جائی نرسیدی، هر چی خواستی به من بگو...
منظورم اینه که در حداقل ترین حالت ممکن، آدم می تونه این کار رو بکنه...بهانه برای کسی نمی مونه....
خدا شهیدتون کنه به حق حضرت ابوتراب
یا علی