عادت ها سرنوشت ما رو مسازند و ما وابسته به علم و دانش و آگاهی خودمون نیستیم بلکه وابسته به عادت های خودمون هستیم و چه بسا طبق همین عادت ها رفتارهایی انجام بدیم که مخالف دانش و آگاهی ما هم باشه.
تبدیل دانش به عادت تنها راه جلوگیری از غفلت هست تا دیگه شاهد رفتارهای متضاد با دانش خودمون نباشیم.
دنیایی که هرکس به دنبال اغراض و اهداف خودشه اونم به هر قیمتی
همه از هم دلگیرن چون دیگری مطابق انتظار و توقع اون یکی عمل نکرده
یه عده باید همیشه جون بکنن و آخر سر هم در حسرت هزاران آرزوی ساده
لعنت بر این دنیا که هیچ خیری در اون ندیدم و هر چه دیدم جز اختلاف و جنگ و دعوا و کینه و حق خوری و بی عدالتی نبوده...
این است دنیایی که خلیفه الله (جانشین خدا ) ساخته است
می دونید چرا با همه این اوضاع و احوال خدا ککشم نمیگزه؟ چون زمان برای خدا معنا نداره.
سخت دلگیر و دلزده ام
ریشه همه مشکلات بشر، خود بشر است. ( عجب جمله فلسفی ای!!)
همه ملت ها با چالش ها مواجه اند فقط جنس چالش ها و مرتبه اون ها متفاوت هست. مردم ایران یک جور، ملت آمریکا جور دیگر، مردم فرانسه به نحوی دیگر اما ریشه همه به یک سرچشمه بر میگردد به خودمان به انسان.
مسئله قدس و فلسطین و اشغالگران فلسطین یک نمونه از ترشحات و خروجی هاست. فلسطین هم بدون شک آزاد خواهد شد و اسرائیل به تاریخ خواهد پیوست اما این آخرین مورد و نمونه نخواهد بود.
تا زمانی که انسان، اسرائیل درونش رو مهار نکند، فلسطین های اشغالی تمامی نخواهد داشت. آزادی فلسطین و فلسطین ها منوط به مهار و لگام زدن به اسرائیل های درون ما انسان هاست. اگر به دنبال دنیایی سالم هستیم پیدا کردن مقصر را کنار بگذاریم و متهم کردن دیگران را خاتمه دهیم.
ما باید اول فلسطین درونمان را از دست اسرائیل درونمان آزاد کنیم. اگر هر کدام از ما برای خودمان این کار را انجام دهیم، معضلات جوامع هم حل خواهد شد.
+ اول رنج، دوم گنج: رنج امروز حاصل راحتی دیروز و راحتی امروز دلیل رنج فرداست.
+ کار و فعالیت عامل ایجاد انگیزه و انگیزه عامل کار و فعالیت و حرکت.
منظور از رنج کار پر زحمت مثل کارگری نیست، منظور تلاشی است که میل بلند پروازی و کمال طلبانه انسان رو ارضا کند.
هر چه رنج کمتر ارزش و قرب کار هم کمتر در راحتی هم که ارزش افزوده ای نیست.
راحتی و راحت طلبی یک میل ماست ارزش و قرب و منزلت هم میل دیگر ما و همه دوست داریم مورد احترام باشیم اما این دو آب شان در یک جوی نمی رود.
کار بدون زحمت وجود ندارد ولی کم زحمت چرا اما ارزش اون به اندازه راحتیش کم هست و ناچیز
رنج و راحتی همیشه با هم هستند و هیچ وقت از هم جدا نمی شوند فقط ترتیب حضورشان و تقدم و تاخرشان در موارد مختلف فرق دارد.
اگر اول رنج را انتخاب کنی بعد از آن راحتی را خواهی چشید اگر اول راحتی را انتخاب کردی بعدش نوبت رنج خواهد بود.
در هر موردی این موضوع صادق هست، مثلا درس خوندن. کسی که درسا رو تا شب امتحان نمیخونه یعنی اول راحتی رو انتخاب کرده باید رنجش رو شب امتحان و حتی تبعات بعد از شب امتحان که شامل نمره نامطلوب و ضربه به معدل و... هست رو بچشه و برعکس کسی که اول رنج رو انتخاب میکنه، شب امتحان و روز امتحان و بعد از امتحان در نمرات و معدل و.. به مکمل رنجی که کشیده یعنی راحتی میرسه و طعم راحتی رو میچشه.
مولا علی علیهالسلام می فرماید کسی که بر رنج کسب و کار صبر نکند باید رنج فقر و نداری رو تحمل کنه. به وضوح مشخه که در پس هر رنجی یک راحتی و در پس هر راحتی یک رنج در کمین است.
انتخاب ما این جاست که اول رنج یا اول راحتی؟
« ان مع العسر یسرا » این قانون دنیاست. اول رنج بعد راحتی. قانون روسفید شدن در دنیا.
کارآفرین ها ارزشمند ترین کارها رو انجام میدن و ارزشمندترین افراد هستند.
هر شغلی که به واسطه یک کارآفرین ایجاد میشه:
اول مایه استقلال و عزت یک انسان هست در مقابل غیرخدا
دوم مایه تامین معیشت اون فرد ( تامین غذا، لباس و سرپناه)
سوم ایجاد امکان تشکیل خانواده و بهره مندی از برکات خانواده و دور ماندن از آفت ها و آسیب های روحی و جسمی
چهارم مایه رفع نیاز مردم، هر شغلی خروجی ای داره که نیاز عده ای رو تامین میکنه
به نظر بنده ناچیز، خلق یک فرصت شغلی بالاترین ارزش و جایگاه رو داره چون هم کار فرهنگی هست و هم کار اقتصادی.
ان شا الله روزی توفیق داشته باشم به جرگه کارآفرین ها قدم بگذارم.
نشونه صداقت در هدف و خواسته جونت رو وسط گذاشتن هست
اگر جونت رو پای هر هدفی بذاری بی شک موفق خواهی شد
همیشه به یاد داشته باش که تو هنوز جونت یعنی همه وجودت رو پای نذاشتی و هنوز جای کار هست برای موفق شدن