مشاهده، مطالعه، تفکر و مشورت رو بسیار دوست دارم اما از بس که وقتم را با این کارها پر می کنم و مشغول جست و جو در موضوعات مختلف می شوم، در نهایت احساس اشباع می کنم، احساس سیری و دل زدگی...

خوندن نوشته های چند کلامی حرف دل که این سومین نوشته از مجموعه است، دوباره اون حس رضایت رو در من ایجاد می کنه و از این حس لذت می برم. قبلا هم سابقه نوشتن داشتم و متن های خودم رو خوندم! اما این بار تفاوت اساسی داره.
این بار آنچه نوشته ام با آنچه چشیده ام، یکی است و احساس یگانگی و وحدت نوشته و احساس و تجربه، احساس بسیار لذت بخش تر و شیرین تری است. حتی نسبت به زمانی که نوشته ای به دلت می نشیند و آن را بازنشر میکنی ولی این احساس وحدت و یگانگی و شیرینیش رو تجربه نخواهی کرد.

وقتی به این سبک می نویسم، احساس می کنم خودم هستم و ما بقی نوشته های خودم رو هر چند منطقی و ادراک خودم باشن اما نسبت به اونا احساس بیگانگی می کنم!!! واقعا چرا؟