این نوشته حاصل داغ و درد دلم در قبال بی تفاوتی کسانی است که هیچ حسی نسبت به وظایف انسانی خودشون ندارند، وظایفی که حتی در قبالشون پول می گیرند. حتی اگر حقوق هم نمی گرفتند به عنوان یک انسان باید از دیدن وضعیت نابه سامان و مشکلات هم وطنان خود و هم نوعان خود، حس کند که مسئولیتی بر دوش دارد (احساس مسئولیت) و باید کاری کند تا شرایط را دگر گون کند...

خانمی در دانشگاه مسئول بخشی بود و دانش جویان برای امور تسویه به وی مراجعه می کردند. هر دانش جو باید فرمی را که به امضای ده دوازده تن از اساتید می رسانید. من به شخصه دو هفته وقت صرف کردم و یک روز از صبح تا ۳ بعد از ظهر برای یک امضا پشت در استاد بودم!!!

این خانم همین وضعیت را برای دیگر دانش جویان هم می بیند، اما خم به ابرو هم نمی آورد! اخه نامسلمون تو که مسئولی، نسبت به دردسر این بچه ها یکم حس مسئولیت داشته باش،‌بی تفاوت نباش، فکر کن مشکل خودتو...

این اساتید هر روز خدا جلسه شورای بخش و شورای دانشکده دارن، هر استاد حداکثر ۱۰ تا امضا هم بخواد بزنه، ۳ تا ۴ دقیقه حداکثر طول بکشه، یه پیشنهادی بده که این فرما رو تو جلسه شورا امضا کنند و بچه های دانشجو ذله نشن و دو هفته ول معطل نباشن...

این یه نمونه ی ساده است و هر مسئولی در هر جایگاهی باید نسبت به مشکلاتی و موانعی که هست بی تفاوت نباشه و حس مسئولیت داشته باشه تا اون سازمان و تشکیلات، پله پله رو به جلو حرکت کنه...

اگر می خواهید مسئول شوید، باید مسئولیت بپذیرید، باید مسئولیت را احساس کنید